حرف هاي من باشد براي نگفتن..:))

دونه دونه یادم‌میاد چقد همه جا بودی تو تو ن شما.من هیچ وقت بهت نگفنم تو.همیشه گفتم شما ولی این باعث نشد یذره از صمیمیتمون کم بشه دادا.باید برگردی تا من باهات م کنم.تا قهر کردم با مامانم بیام خونه تو.باید باشی تا باهم ورق بزنیم البومارو ک تو تو همه عکسا هستی باید باشی و ادامو دراری بگی شکست! بگی من ضامن من ضامن. حتی وقتی نوشابه میخوردم تو واسه همه اینا باید برگردی باشه؟.؟ منتظرتیم

حواست هست ک ی جیگر تو میدون‌بهمن بهم بدهکاری؟؟ حواست هست هنوز نیومدی باتری موبایلمو ببریم درست کنیم؟؟ حواست هست هنوز من نرفتم ک بخوای بیای پیشم؟؟؟ حواست هست خواهرزادت ی دایی داره فقط؟؟ حواست هست هنوز پزمو ندادی ب خیلیا؟؟ حواست هست ک باید باهم‌متناتو بخونیم و بفرستیم واس شاگردات؟؟ اون وقت بدجنسی کنی نگی من کیت میشم؟ حواست هست ک من چقد دوست دارم بغلتو؟؟؟حواست هست ک اخرین بار هفتم مادرجون بغلم کردی کلی باهم زار زدیم؟؟ میخوای بزی پیش مامانت؟؟؟ این همه ادمو

هرجوری که هست باید خوب شی برگردی من کاری ندارم که دکترا چی میگن.نمیفهمم وقتی میگن حالت خوب نیست.من هیچی نمیفهمم فقط میدونم باید برگردی چون پرنیا بابا میخواد.چون زنداییم میگه بدون محمد نمیتونم زندگی کنم.چون اقاجونم پسر میخواد.چون تازه زنشو از دست داده.چون که ی دختر دیگه شم رفته.متمونم داداش میخواد.داداش میخواد ک پشتش گرم باشه.ک بگه اگ هیچکس نیس ممد هست.که منو بسپره بهت و خیالش ازم راحت باشه.ک من یه دادا داشته باشم.لعنتی تو ک میدونی